خوشا آنان که رفتند

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

دیر آمدم..دیر آمدم.. در داشت می سوخت هیئت، میان "وای مادر" داشت می سوخت دیوار دم می داد؛ در بر سینه می زدمحراب می نالید؛منبر داشت می سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بودجانکاه تر: آیات کوثر داشت می سوخت آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شدباغ خدا یک بار دیگر داشت می سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می خواستناصر که آب آورد سنگر داشت می سوخت آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتادعباس زخمی بود اصغر داشت می سوخت سربند یازهرای محسن غرق خون بودسجاد، از سجده که سر برداشت، می سوخت باید به یاران شهیدم می رسیدمخط زیر آتش بود؛ معبر داشت می سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاستدر عشق، سر تا پای اکبر داشت می سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرندگودال، گل می داد؛ خنجر داشت می سوخت شب بود؛ بعد از شام برگشتم به خانهدیدم که بعد از قرن ها در داشت می سوخت ما عشق را پشت در این خانه دیدیمزهرا در آتش بود حیدر داشت می سوخت خوشا آنان که رفتند...ادامه مطلب
ما را در سایت خوشا آنان که رفتند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ahmad3133 بازدید : 102 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 19:17

امام صادق(ع) فرمودند:

خداوند به داود نبی وحی کرد هر یک از بندگانم به

جای پناه بردن به دیگری با نیت خالص به من پناه

آورد از کارش چاره جویی میکنم گرچه همه آسمانها

و زمین و هرچه در آنهاست علیه او برخیزند.

خوشا آنان که رفتند...
ما را در سایت خوشا آنان که رفتند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ahmad3133 بازدید : 99 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 19:17

  ازعالمے ..پرسیدند..بالاترین وزنه چند کیلو است.که یه نفر بزنه وبهش بگن پهلوان؟... عالم در جواب گفتن بالاترین وزنه یه پتوی نیم یا 1کیلویی است.که یه نفر بتواند هنگام نمازصبح از روی خود بلند کند.هرکی بتونه اون وزنه رو بلند کند. باید بهش گفت پهلوان!» - رسول الله فرموده اند ترکنماز صبح : نور صورتظهر : بركت رزقعصر : طاقت بدنمغرب : فايده فرزندعشاء : آرامش خواب را از بين میبرد. شاید اگه یه جوک بود بین همه پخش میکردید رفقا.به نیت دعوت برای "نماز" به چند نفر بفرستید   خوشا آنان که رفتند...ادامه مطلب
ما را در سایت خوشا آنان که رفتند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ahmad3133 بازدید : 106 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 19:17

نوشتم اول خط بسمه ای سلام پلاک
شروع قصه ای از حرف ناتمام پلاک

غزل پس از تو به تکرار بغض مشغول است

شکسته بسته به هر مصرعش مدام پلاک

دلم به قافیه های دمشق دلتنگ است
به رنگ سرخی خون بادوام پلاک

خوشا آنان که رفتند...
ما را در سایت خوشا آنان که رفتند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ahmad3133 بازدید : 106 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 19:17

راه شهادت بستـہ نیست

هنـوز هم
مےشود شهیـد شد

امـا هنوز

شرط شهیـد شـدن
شهـادتانہ زیستن است

 

خوشا آنان که رفتند...
ما را در سایت خوشا آنان که رفتند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ahmad3133 بازدید : 107 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 19:17

‍ بزرگی می گفت :

یک وقت جلوی شما یک سبد سیب می آورند ، شما اول برای کناریتان بر میدارید ، دوباره بعدی را به نفر بعدی میدهید
دقت کنید !!!

تا زمانی که برای دیگران بر میدارید
سبد مقابل شما می ماند
ولی حالا تصور کنید همان اول برای خود بردارید ، میزبان سبد را به طرف نفر بعد
می برد.

نعمتهای زندگی نیز اینطور است
با بخشش ، سبد را مقابل خود نگه دارید 

خوشا آنان که رفتند...
ما را در سایت خوشا آنان که رفتند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ahmad3133 بازدید : 115 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 19:17

 ترک نماز پیامبر (ص): هرگاه کسی نماز صبح را نخواند، فرشته ای از آسمان او را صدا می‌کند:ای زیانکار! و هرگاه نماز ظهرش را نخواند، فرشته ای به او می‌گوید: ای خیانتکار! و هرگاه شخص نماز عصر خود را نخواند، گوید: ای بی دین! و اگر نماز مغرب خود را نخواند، گوید: ای کافر! و اگر شخص نماز عشاء را ترک کند، گوید:وای برتو که در تو هیچ خیر و منفعتی نیست. رسول خدا (ص): در جهنم یک وادی است که از شدت عذاب آن، جهنمیان هر روز هفتاد مرتبه از آن می‌نالند و در وادی، خانه ای از آتش و در آن خانه چاهی قرار دارد که در آن چاه تابوتی است و در آن تابوت ماری است که هزار سر دارد و در هر سری هزار دهان و در هر دهان هزار نیش است و این جایگاه کسانی است که نماز نمی‌خوانند و شراب می‌نوشند. وسائل الشیعه،ج 3ص 31لئالی الاخبار ص ۳۹۵  خوشا آنان که رفتند...ادامه مطلب
ما را در سایت خوشا آنان که رفتند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ahmad3133 بازدید : 120 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 19:17

صدا را روی بچه، نباید بالا برد!طعم کتک و تنبیه را نباید هرگز به او چشاند! مخصوصا دختر بچه، نازدانه که بارآمدبزرگ که شدآن وقت می نشیند وسط روضه و با خودش فکر می کند چطور صدایشان را روی زهرا بالا بردند؟! اصلا یعنی چه که فاطمه را زدند؟!می نشیندهی فکر می کندهی حساب می کندو هی نمی فهمدهی در مخیله اش نمی گنجدیعنی چه که فاطمه را زدند؟! بچه را باید نازدانه بارآوردتا وسط مجلس حضرت زهرا از هوش برودوقتی بشنود با نازدانه پیغمبر چه کردند! اصلا گمان میکنم این که اسلام می گوید فرزند را نزن، برای همین است!برای همین روضه ها… خوشا آنان که رفتند...ادامه مطلب
ما را در سایت خوشا آنان که رفتند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ahmad3133 بازدید : 113 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 19:17

چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند... آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود. اخلاق‌شان را هم که نپرس... حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند و مسخره می‌کردند و آوازهای آن‌چنانی بود که... از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود... دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بده‌کار خاطره و روایت نیست که نیست! باید از راه دیگری وارد می‌شدم... ناگهان فکری به ذهنم رسید... اما... سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد... سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند و گفتند: اِاِاِ ... حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟ گفتم: آره!!! گفتند: حالا چه شرطی؟ گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را ت خوشا آنان که رفتند...ادامه مطلب
ما را در سایت خوشا آنان که رفتند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1ahmad3133 بازدید : 99 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 19:17